این مقاله به بررسی انتقادی کارکردهای مدارس در دروان نو میپردازد. در دیدگاه انتقادی کارکرد اساسی مدرسه بازتولید مناسبات تبعیضآمیز اجتماعی - اقتصادی است. براساس این دیدگاه دگرگونی کارکرد مذکور بدون تغییر بنیادی جوامع از لحاظ اجتماعی – سیاسی امکانپذیر نیست. با این حال متفکرانی چون هابرماس بر آنند که می توان به اصلاح کارکرد تبعیضآمیز مدارس در جوامع جدید پرداخت. برای انجام این کار او نظریه کنش ارتباطی را مطرح میکند. مقاله حاضر در واقع تلاشی است برای نشان دادن امکان بکارگیری نظریه کنش ارتباطی در اصلاح کارکردهای مدارس جدید.