مطالعه تطبیقی تربیت هنری در دوران باستان و عصر صفوی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه آموزش ابتدایی، فرهنگیان علامه طباطبایی، اردبیل، ایران

2 استادیار دانشگاه فرهنگیان

3 عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان

چکیده

مقدمه: نهادهای آموزشی هر جامعه‌ای محصول تاریخ و تنها به یاری تاریخ می‌توان آن را تبیین کرد. از اینرو در پژوهش حاضر به بررسی تربیت هنری در ایران باستان و مقایسه آن با عصر صفوی پرداخته شد.
روش: این پژوهش یک مطالعه اسنادی است که با رویکرد تطبیقی_تحلیلی انجام، و جهت جهت تجزیه و تحلیل داده ها، روش تطبیقی برودی (توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه) مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش، کلیه منابع مربوط به دو دوره ایران باستان و عصر صفوی اعم از کتبپ، مقالات و اسناد معتبر علمی می‌باشد و از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد
یافته ها: در بخش یافته ها ابتدا در قسمت ایران باستان به بررسی مؤلفه‌هایی همچون موسیقی، جایگاه، اهداف و ابزارهای هنری، پیشرفت نقاشی و تأثیرپذیری کشورها از همدیگر، پیکرنگاری، اهداف و شیوه‌های آن، آموزش بافندگی و پیشرفت خوشنویسی پرداخته شد. همچنین در مرحله بعد و در قسمت ایران عصر صفوی مولفه هایی همچون دلایل تضعیف موسیقی و اشکال مختلف آن، فراز و نشیب‌ها در هنر نقاشی، تحولات در هنر پیکرنگاری، تغییرات و ابداعات در هنر بافندگی و تقدس هنر خوشنویسی در عصر صفوی مورد بررسی قرار گرفت. در نتیجه براساس یافته ها می توان اذعان داشت؛ موسیقی، نقاشی، پیکرنگاری، بافندگی و خوشنویسی در ایران باستان پیشرفت و ابداعات چشمگیری داشته است و در عصر صفوی نیز با وجود اینکه موسیقی و نقاشی بدلایلی پیشرفت قابل توجهی را تجربه نکرد، در زمینه بافندگی، پیکرنگاری و خوشنویسی از تحولات و توسعه ی چشمگیری برخوردار شد.
بحث و نتیجه‌گیری: بنابراین با تامل بر یافته ها می توان از چالش ها و فرصت ها و تجارب ایران باستان و دوره صفوی، در زمینه تربیت هنری عصر حاضر بهرمند گردید.

کلیدواژه‌ها