الگودهی فرآیندی است که بوسیله آن، مشاهدهکننده رفتار فرد دیگر را مشاهده و رفتار خود را با آن سازگار میکند و این امر حاصل برقراری تعامل است. هدف از تحقیق حاضر بررسی و مقایسه اثربخشی الگودهی؛ دامنهای و خودکنترلی بر عملکرد و یادگیری یک تکلیف زمانبندی متوالی بوده است. برای این منظور دو گروه الگودهی؛ دامنهای و خودکنترلی با هم مقایسه شدند. هدف تکلیف، رسیدن به زمانبندی مطلق 1200 میلی ثانیه با زدن کلیدهای 1، 4، 5 و 8 روی دستگاه زمانبندی متوالی بود. آزمودنیها در مرحله اکتساب با توجه به گروه آزمایشی به روشهای مختلف الگودهی شدند. برای افراد گروه الگودهی دامنهای، دامنهای 10 درصدی حول هدف تکلیف در نظر گرفته شد که هرگاه عملکرد خارج از این محدوده قرار میگرفت، الگودهی میشدند. افراد گروه الگودهی خودکنترلی با اختیار خود، الگوی کامل حرکت را تماشا کردند. افراد هر دو گروه 24 ساعت پس از مرحله اکتساب جهت انجام آزمونهای یادداری و انتقال به آزمایشگاه بازگشتند. نتایج نشان داد هر چند در مرحله اکتساب عملکرد، افراد گروه دامنهای نسبت به گروه خودکنترلی، برتر بودند (0.05>P)، اما طبق نتایج آزمونهای یادداری و انتقال، دو گروه برتری معناداری نسبت به یکدیگر نداشتند (P>0.05)، و در نتیجه میتوان، چنین استنباط کرد که دو روش الگودهی دامنهای و خودکنترلی در یادگیری یک تکلیف زمانبندی متوالی، منجر به تفاوت معنیدار نشدهاند. دو تکنیک دامنهای و خودکنترلی به دلیل انعطافپذیری که نسبت به دو عامل سطح مهارت نوآموزان و سختی تکلیف دارند، منجر به متناسبتر شدن شرایط تمرین با نیازهای اطلاعاتی آنان میگردند و در نتیجه به نظر میرسد قابلیت بهینهسازی شرایط تمرینی را دارا میباشند.
نصیری, اسماعیل. (1399). مقایسه الگودهی؛ دامنهای و خودکنترلی در یادگیری یک تکلیف زمانبندی متوالی. پژوهشهای آموزش و یادگیری, 14(1), 75-83. doi: 10.22070/tlr.2020.2505
MLA
اسماعیل نصیری. "مقایسه الگودهی؛ دامنهای و خودکنترلی در یادگیری یک تکلیف زمانبندی متوالی". پژوهشهای آموزش و یادگیری, 14, 1, 1399, 75-83. doi: 10.22070/tlr.2020.2505
HARVARD
نصیری, اسماعیل. (1399). 'مقایسه الگودهی؛ دامنهای و خودکنترلی در یادگیری یک تکلیف زمانبندی متوالی', پژوهشهای آموزش و یادگیری, 14(1), pp. 75-83. doi: 10.22070/tlr.2020.2505
VANCOUVER
نصیری, اسماعیل. مقایسه الگودهی؛ دامنهای و خودکنترلی در یادگیری یک تکلیف زمانبندی متوالی. پژوهشهای آموزش و یادگیری, 1399; 14(1): 75-83. doi: 10.22070/tlr.2020.2505