پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر کنش استاد در کلاس درس و ویژگیهای دانشجویان بر عملکرد تحصیلی انجام یافت. روش پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی – کمی و ازنظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی و از نوع همبستگی و بهطور مشخص مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان تشکیل دادند که با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای تصادفی تعداد 275 نفر دانشجو انتخاب شدند. دادهها از طریق پرسشنامه تدریس اثربخش ژیلابی (1390)، پرسشنامه خودتنظیمی بوفارد و پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس جمعآوری گردید. روایی و پایایی ابزارها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج، حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین تدریس اثربخش، خودتنظیمی و انگیزه پیشرفت با عملکرد تحصیلی بود که بیشترین میزان همبستگی به رابطه بین انگیزه پیشرفت و تدریس اثربخش و کمترین میزان همبستگی به رابطه بین عملکرد تحصیلی و خودتنظیمی مربوط میشود. شاخصهای کلی آزمون مدل پژوهش، حاکی از برازش کلی مدل تدوینشده برای ارتباط بین کنش استاد در کلاس و ویژگیهای دانشجویان بر عملکرد تحصیلی است. متغیر تدریس اثربخش (کنش استاد) و انگیزه پیشرفت به ترتیب 0.18 و 0.16 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی را تبیین میکنند. به نظر میرسد استادان با مدیریت بهتر کلاس درس و بهکارگیری روشهای تدریس اثربخش و همچنین با تقویت انگیزه پیشرفت و آموزشهایی برای یاددهی راهبردهای خودتنظیمی، میتوانند میزان موفقیت تحصیلی دانشجویان را افزایش دهند.