در جهان معاصر، اصول، مبانی و آموزههای پستمدرنیستی در حال گسترش است، آنگونه که در عرصههای مختلف علمی چون سیاست، هنر، ادبیات و از جمله تعلیم و تربیت، مسائل تازهای را باعث شده است. در عرصه تعلیم و تربیت، پستمدرنیسم بیشتر به تبیین بحرانزدگی تعلیم و تربیت مدرن میپردازد و در واقع منتقد وضع کلی تربیت در دوره مدرن است. تعلیم و تربیت مورد نظر پستمدرنیستها بنیانهای ثابت و جهانی ندارد و تکثرگرایانه، مبتنی بر گفتمان با تأکید بر تفاوتها، غیریت و مطالعات فرهنگی، ضد اقتدارگرا و انتقادی است. در این مقاله تلاشی شده است، پس از مفهوم شناسی واژه پستمدرنیسم، ابتدا به تبیین دیدگاههای تربیتی پستمدرنیسم بهطور کل پرداخته شود و سپس دیدگاههای پستمدرنیسم بهطور خاصی در مورد اهداف تعلیم و تربیت، معلم و دانشآموز، برنامه درسی، روشهای یاددهی - یادگیری، مدیریت مدرسه، روشهای پژوهشی تربیتی بهویژه از دیدگاه فوکو و دریدا مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در انتهای مقاله نیز به نقد برخی از دیدگاههای تربیتی پستمدرنیسم پرداخته شده است.