رابطه میان رویکردهای تدریس اعضای هیئت علمی و رویکردهای یادگیری دانشجویان دانشگاه سیستان‌ و بلوچستان

نویسندگان

چکیده

تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین رویکردهای تدریس اعضای هیئت علمی و رویکردهای یادگیری دانشجویان انجام‌گرفته‌است. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بوده، جامعه آماری نیز شامل کلیه اعضای هیئت علمی و دانشجویان دانشگاه سیستان‌وبلوچستان بود که تعداد 600 نفر به تفکیک 170 نفر عضو هیئت علمی و 430 نفر دانشجو به روش نمونه‌گیری طبقه ای متناسب با حجم و تصادفی ساده، انتخاب‌شدند. برای گردآوری داده‌ها از دو پرسش‌نامه رویکرد‌ها و فنون مطالعه دانشجویان بیگز و همکاران (2001) با 32 گویه و پرسش‌نامه رویکردهای تدریس پراسر و تریگ ول (2007) با 22 گویه در طیف پنج‌گزینه‌ای لیکرت، استفاده‌شده‌اند. روایی ابزار‌ها از نوع محتوایی و صوری و پایایی آنها نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به‌ترتیب: 78/0 و 84/0 برآوردشد. تحلیل داده‌ها از طریق محاسبه فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، آزمون ضریب همبستگی، آزمون  tمستقل و نیز تحلیل واریانس یک‌طرفه انجام‌شده‌اند. یافته‌های پژوهش حاکی از آن است که شیوه تدریس اکثر اعضای هیئت علمی شیوه تدریس معلم‌محور بوده و عمده دانشجویان از شیوه یادگیری استراتژیک استفاده‌می‌نمایند. پس از این شیوه، شیوه یادگیری عمیق، بیشترین کاربرد را دارد. یافته‌ها همچنین نشان‌دادند که بین رویکرد تدریس معلم‌محور و رویکرد تدریس دانشجومحور و رویکرد یادگیری عمیق دانشجویان، رابطه معنادار وجودندارد همچنین عدم رابطه معنادار بین رویکرد تدریس دانشجومحور و رویکرد یادگیری سطحی دانشجویان نیز دیده‌شد. در رویکردهای تدریس اعضای هیئت علمی نیز براساس رتبه علمی آنها تفاوت معنی‌دار مشاهده‌شد. در رویکرد یادگیری دانشجومحور برحسب دانشکده محل تدریس اعضای هیئت علمی، تفاوت معنی‌دار مشاهده‌شد. دانشجویان دختر بیشتر از پسران و همچنین جوان‌ترها بیشتر از مسن‌ترها و برخلاف انتظار، دانشجویان دوره کارشناسی بیشتر از کارشناسی‌ارشد از رویکرد یادگیری استراتژیک و عمیق استفاده‌می‌کنند

کلیدواژه‌ها