بررسی رابطه میان مؤلفه‌های برنامه درسی پنهان با ابعاد گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان

نویسندگان

دانشگاه شاهد

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مؤلفه‌های برنامه درسی پنهان با ابعاد مقیاس گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه‌ها بالغ بر 381 نفر از دانشجویان دانشگاه شاهد بودند. از دو مقیاس سنجش ابعاد برنامه درسی پنهان دانشگاهی و نیز مقیاس استاندارد گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا (2001) استفاده‌شد. روایی مقیاس سنجش ابعاد برنامه درسی پنهان دانشگاهی حسب تأیید تعدادی از متخصصان موضوعی و پایایی آن نیز در آلفای کرونباخ در دو جنبه؛ مثبت و منفی برابر با  88/0 و 86/0 بود. مقیاس گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا دارای روایی متناسب بود و در آلفای کرونباخ، پایایی آن برابر با 90/0 محاسبه‌شد. یافته‌ها حاکی از آن است که1. بین مجموع مؤلفه‌های برنامه درسی پنهان با ابعاد هفت‌گانه گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان دانشگاه شاهد، همبستگی معنادار وجوددارد (برخی از ابعاد مثبت و منفی برنامه درسی پنهان با ابعادی خاص یا کل گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان، همبستگی مثبت یا منفی معنادار داشت). 2. همبستگی بین کل مؤلفه‌های مثبت برنامه درسی پنهان با بعد گرایش به فراخ‌اندیشی، مستقیم و معنادار بود.3. همبستگی بین کل مؤلفه‌های منفی برنامه درسی پنهان با ابعاد تحلیلگری، کنجکاوی، بلوغ در قضاوت، جست‌وجوگری حقایق، فراخ‌اندیشی و نیز کل ابعاد گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان، معکوس و معنادار بود.4. مدل‌های رگرسیونی در قالب معادله چهارمتغیری جهت تحلیل سهم نسبی مؤلفه‌های برنامه درسی پنهان در پیش‌بینی گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان (کل) نشان‌داد که مؤلفه‌های؛ «جنبه منفی محتوای دروس رشته تحصیلی» (174/0- =b)، «جنبه منفی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی» (149/0- =b)، «جنبه مثبت محتوای دروس رشته تحصیلی» (142/0- =b) و «جنبه مثبت روش تدریس استادان» (100/0=b) درمجموع 2/30 درصد از کل واریانس گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان را به نحو خاص خود، اعم از رابطه معنادار منفی(معکوس) یا مثبت (همسو) تبیین‌نموده‌اند (21/20=F ؛ 000/0=sig).

کلیدواژه‌ها