دانشگاه شاهدپژوهشهای آموزش و یادگیری2345-21964120060823A Survey on Principals' Actual and Ideal Supervisory Styles From Teachers' Perspectiveبررسی دیدگاه معلمان نسبت به شیوههای نظارت و راهنمایی مدیران مدارس1202192FAمهدیسبحانینژادتقیآقاحسینیJournal Article20200926In this research principals' supervisory styles have been studied with respect to Sergiovanni and Starrat theory (1985, 1993), According to this theory supervisory approach is either based on classical management style, human relations style, Dr human resources style, the sample size has been500 elementary teachers randomly selected among the population (Isfahan elementary teachers). The research design has been survey in which data and information were gathered from a 96 item questionnaire. The data and information were analyzed through descriptive and inferential statistics. The results showed that teachers' use of actual and ideal classical supervisory style fall in the medium tange and their use of human relationship and human resource supervisory styles fall in the high range. There was no difference observed between actual and ideal classical supervisory style. But there were significant differences between actual and ideal human relationship and human resource supervisory styles. Also there was a significant difference between the rate usagerate and desirability of The Three supervisory styles. The subject's preferred human relationship supervisory style to other styles.در پژوهش حاضر، شیوههای نظارت و راهنمایی موجود و مطلوب مدیران مدارس بر اساس نظریه سرجیوانی و استارات، طی سه سبک نظارتیِ مبتنی بر مدیریت کلاسیک، روابط انسانی و منابع انسانی مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. حجم نمونه شامل 500 نفر از معلمان دوره ابتدایی استان اصفهان است که با روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای، طبقهای متناسب با حجم و تصادفی ساده انتخاب شدهاند. ابزار اندازهگیری دادهها، پرسشنامه 96 سؤالی محقق ساخته بر اساس نظریه سرجیوانی و استارت بوده که به طور همزمان، وضع موجود و مطلوب نظارت و راهنمایی در مدارس را در مقیاس لیکرت مورد بررسی قرار داده و پایایی آن نیز بر مبنای محاسبه ضریب آلفای کرانباخ در مجموع 96/0 بوده است. دادههای پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل آماری شدهاند. عمدهترین یافتههای پژوهش حاکی از آن است که؛ 1) مدیران مدارس در حال حاضر از سبک نظارت و راهنمایی کلاسیک در حد متوسط و از سبکهای روابط انسانی و منابع انسانی در حد زیاد استفاده میکنند، 2) معلمان میزان مطلوبیت رفتارهای نظارتی مبتنی بر سبک کلاسیک را در حد متوسط و سبکهای روابط انسانی و منابع انسانی را در حد زیاد ارزیابی کردهاند، 3) بین میزان استفاده کنونی و وضع مطلوب بهرهگیری مدیران از سبک نظارتی کلاسیک تفاوت معنادار وجود ندارد، ولی بین میزان استفاده کنونی و وضع مطلوب بهرهگیری مدیران از سبکهای نظارتی روابط انسانی و منابع انسانی تفاوت معنادار وجود داشته است، 4) بین میزان استفاده از سبکهای نظارتی تفاوت معنادار وجود داشته است، بدین نحو که مدیران در درجه اول، سبک نظارتی روابط انسانی، در مرتبه دوم سبک نظارتی منابع انسانی و در مرتبه سوم، سبک نظارتی کلاسیک را به اجرا میگذارند، 5) بین میزان مطلوبیت سبکهای نظارتی سهگانه، تفاوت معنادار وجود دارد، به این شکل که معلمان در درجه اول، سبک نظارتی روابط انسانی، در مرتبه دوم سبک نظارتی منابع انسانی و در مرتبه سوم، سبک نظارتی کلاسیک را مطلوب تلقی کردهاند، 6) بین میزان استفاده از سبکهای نظارت و راهنمایی کنونی و میزان مطلوبیت بهرهگیری از آنها با عنایت به متغیرهای تعدیلکننده مورد بررسی، تفاوتهای معنادار وجود داشته است.دانشگاه شاهدپژوهشهای آموزش و یادگیری2345-21964120060823A Study of the Effects of Teacher's Appropriate Treatment on Aggressive and Anti Authority Student's Coping Stylesتأثیر برخورد مناسب معلم بر سبکهای مقابلهای بد رفتاری و ضد اقتدار دانشآموزان مقطع ابتدایی21322194FAاسکندرفتحی آذربهروزکریمیJournal Article20200926Present research aimed to study the effects of teacher's appropriate treatment on aggressive and antiauthority student's coping style in fourth and fifth grade of elementary schools. In the city of Tabriz. 28 students with coping styles of A and B were randomly selected through multiple stage cluster sampling. Coping style test and Reiven's intelligence Test for children were uses to determine the students coping style, students intelligence quotient, and to control the intelligence variable among students.
The results showed that the teacher's appropriate treatment of students can significantly reduce the student's aggressive and antiauthority behavior in class. Due to the importance of teacher's appropriate treatment in class, several suggestis are offered as well.پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر برخورد مناسب معلم بر سبک مقابلهای بد رفتاری (A) و ضد اقتدار (B) دانشآموزان در پایه چهارم و پنجم ابتدایی ناحیه 3 تبریز انجام یافته است. در این پژوهش 28 نفر از دانشآموزانی که دارای سبکهای مقابلهای B و A بودند با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای انتخاب گردیدند. از آزمون شناسایی سبکهای مقابلهای B و A برای تعیین دانشآموزانِ دارای سبک مقابلهای مزبور و از آزمون ریون کودکان به منظور سنجش هوش این دانشآموزان استفاده گردید. هدف استفاده از آزمون ریون، کنترل متغیر هوش در دانشآموزان مذکور بود. نتایج حاصل نشان دادند که: برخورد مناسب معلم به طور معنادار میتواند بد رفتاری (سبک A) و رفتارهای ضد اقتدار (سبک B) دانشآموزان را در کلاس درس کاهش دهد. بنابراین، برخورد مطلوب معلم در کلاس از عوامل بسیار مهم و تعیینکننده در چگونگی رفتار کلاسی دانشآموزان است. بر مبنای یافتههای این تحقیق، پیشنهادهایی برای معلمان و دستاندرکاران ارائه شده است.دانشگاه شاهدپژوهشهای آموزش و یادگیری2345-21964120060823Managers Awareness of Specific Learning Disabilities and Primary Schools-Students Academic Achievementرابطه بین آگاهی مدیران از ناتوانیهای ویژه یادگیریبا پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در مدارس ابتدایی33442195FAسیدمصطفیشریفحسنعلینصرآبادیمانداناسپنتاJournal Article20200926This study examines the relationship between managers awareness of specific learning disabilities and students academic achievement in primary schools of Isfahan. The study addresses the relationship between specific learning disabilities, language disorder, dystrophia, dyslexia, dyscalculia and socio-emotional problems and academic achievement of students based on gender, academic record and work experience variables. The research method is a descriptive correlation type the statistical population of the research includes all 411 primary schools managers and all 116832 primary school students and the research sample includes 120 managers who have been randomly selected through cluster samples. The research instrument is the managers awareness questionnaire, with a reliability of 0.92. The results showed that there is a positive correlation between manager awareness of socio-emotional problems and students academic achievement. There is a significant difference among managers concerning language disorder and dyslexia, based on gender. Significant differences were observed among managers in all of the specific learning disability categories, depending on their education level and work experience.این پژوهش به بررسی رابطه بین میزان شناخت مدیران مدارس دوره ابتدایی شهر اصفهان از ناتوانیهای ویژه یادگیری دانشآموزان و پیشرفت تحصیلی آنها میپردازد. سؤالهای ویژه پژوهش در زمینه ارتباط میزان شناخت مدیران دوره ابتدایی از ناتوانیهای یادگیری، همچون ناتوانی در زبان گفتاری و زبان نوشتاری، حساب، خواندن و مسائل عاطفی - اجتماعی دانشآموزان با پیشرفت تحصیلی آنها، بر اساس متغیرهای جنسیت، مدرک تحصیلی و سنوات خدمت است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و جامعه آماری آن شامل کلیه مدیران دوره ابتدایی شهر اصفهان به تعداد 411 نفر و تمام دانشآموزان دوره ابتدایی به تعداد 116832 نفر است. نمونه پژوهش شامل 120 نفر از مدیران دوره ابتدایی، است. روش نمونهگیری چند مرحلهای و ابزار اندازهگیری، شامل پرسشنامه 35 سؤالی محقق ساخته با ضریب پایایی 92/0 است که روایی آن از نظر محتوایی مورد تأیید اساتید و کارشناسان واحد اختلالات یادگیری سازمان آموزش و پرورش اصفهان قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل دادهها در محیط نرمافزاری SPSS و با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون چندمتغیره صورت گرفته است. نتایج نشان داده که بین میزان آگاهی مدیران مدارس نسبت به مسائل عاطفی – اجتماعی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه معنادار وجود دارد و بین میزان آگاهی مدیران زن و مرد مدارس دوره ابتدایی تنها در مؤلفههای ناتوانی در زبان گفتاری و خواندن تفاوت به چشم میخورد. همچنین بین میزان شناخت مدیران بر اساس سطح تحصیلات و سابقه خدمت در تمام مؤلفههای ناتوانی ویژه یادگیری تفاوت معنادار وجود دارد.دانشگاه شاهدپژوهشهای آموزش و یادگیری2345-21964120060823Secondary School Students Attitude Towards Arabic Languageبررسـی نگـرش دانـشآمـوزان دبیرستانهای شهر تهران به درس عربی و عوامل مرتبط با آن45562197FAطاهرهاختریJournal Article20200926The primary aim of the present research is to study the attitude of (first, second and third grade) high school students in Tehran province schools towards Arabic language. secondly, the effort is also taken to find out the relation ship (if any) between sex and different “Educational and training” regions. There fore, first an attitude questionnaire was prepared based on the specialists’ points of view, then it was administered to 372 students (192 girls and 180 boys)
The results indicated that the students, both girls and boys, had negative attitude towards Arabic language moreover, the fin digs showed a significant relationship between grade and sex, considered individually, and the attitude. However, there was significant relationship or interaction among sex, grade, the educational region and the attitude toward Arabic languageهدف اساسی پژوهش کنونی، در گام نخست، مطالعه نوع نگرش دانشآموزان پایه اول، دوم و سوم دبیرستانهای دولتی شهر تهران به درس زبان عربی بوده و در گام دوم، تأثیر جنسیت، پایههای تحصیلی و مناطق آموزش و پرورش بر این نگرش نیز مورد بررسی قرار گرفته است. بدین خاطر، در آغاز ساخت نگرشسنج مربوط بر اساس نظر متخصصین و مطالعه اولیه بر روی 372 دانشآموز (192 دختر و 180 پسر) انجام شده است. پس از پالایش و آمادهسازی نگرشسنج بر مبنای ویژگیهای روان سنجی، مرحله اصلی تحقیق بر روی 1085 آزمودنی (535 پسر و 560 دختر) پی گرفته شده است. نتایج به دست آمده بیانگر نگرش منفی دانشآموزان به درس عربی است. این امر در مناطق آموزش و پرورش، پایههای تحصیلی، و دختران و پسران مشابه بوده است. یافتههای دیگر، نشانگر تأثیر منطقه آموزش و پرورش بر نوع نگرش دانشآموزان است، این در حالی است که پایههای تحصیلی و جنسیت به تنهایی تأثیری بر نوع نگرش دانشآموزان نداشته است، هر چند باید توجه کرد که تعامل جنسیت با پایههای تحصیلی و منطقه آموزش و پرورش، نشانگر تأثیر تعاملی متغیرهای یاد شده بر نوع نگرش دانشآموزان بوده است.دانشگاه شاهدپژوهشهای آموزش و یادگیری2345-21964120060823A Study of Influential Factors in High School Management Effectiveness From Teachers and Principles Point of Viewعوامل مؤثر بر اثربخشسازی مدیریت مدارس دوره متوسطه از دیدگاه مدیران و دبیران57762200FAاحمدعابدیتقیآقاحسینیمهدیسبحانینژادJournal Article20200926Present research studies the influential factors in high school management effectiveness from teachers and principles perspective in Isfahan. The research method is a descriptive survey. The sample consisted two hundred teachers and principles from Isfahan high schools who were selected through random cluster sampling proportionate, to the statistical population. The research instrument was a 110 item researcher made questionnaire covering four major issues of principles personal characteristics, supporting educational programs, qualitative administration of the school, and activity evaluation by which the degree of influence of eleven factors on high school management effectiveness were studied. Research results showed that all factors influential in high school management effectiveness stood above medium level. In addition, among the mentioned factors, the ones related to supporting the school educational programs and principle's individual characteristics have shown to have the greatest influence whereas, qualitative school administration and evaluation had less influence. Finally among variables related to the four major previously mentioned variables the behavioral and emotional characteristics, goal setting, sustained effective and creative Communicator, a pong with continuous evaluation were shown to be more influential in high school management effectiveness.در این مقاله، عوامل مؤثر بر اثربخشسازی مدیریت مدارس متوسطه استان اصفهان از نظر مدیران و دبیران مورد بررسی قرارگرفته است. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است. حجم نمونه شامل 200 نفر از مدیران و دبیران دوره متوسطه استان اصفهان بوده که با روش نمونهگیری خوشهای، طبقهای متناسب با حجم، و تصادفی ساده انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه 110 سؤالی محقق ساخته بوده که طی آن تأثیر چهار عامل اصلی؛ ویژگیهای فردی مدیران، تقویت برنامههای آموزشی، اداره کیفی مدرسه و ارزیابی مستمر بر اثربخشسازی مدیریت مدارس از دید پاسخگویان مورد بررسی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان داد که از دید پاسخگویان، کلیه عوامل مورد بررسی در سطح بالاتر از متوسط بر اثربخشسازی مدیریت مدارس تأثیر داشته است به علاوه، از بین عوامل مذکور، مجموعه عوامل مرتبط با تقویت برنامههای آموزشی مدرسه و ویژگیهای فردی مدیران در بالاترین سطح اثرگذاری بوده و پس از آن به ترتیب عوامل مرتبط با اداره کیفی مدرسه و ارزیابی مستمر قرار دارند. پاسخگویان از بین متغیرهای مرتبط با ویژگیهای فردی مدیران؛ خصایص رفتاری و عاطفی، متغیرهای مرتبط با تقویت برنامههای آموزشی؛ هدفگذاری کلی، متغیرهای مرتبط با اداره کیفی مدرسه؛ ارتباط سازنده و خلاق و متغیرهای مرتبط با ارزیابی؛ ارزیابی مستمر را بیش از سایر متغیرها بر اثربخشسازی مدیریت مدارس متوسطه تأثیرگذار دانستهاند.دانشگاه شاهدپژوهشهای آموزش و یادگیری2345-21964120060823A Study of the Teacher's Expectation on their Evaluation of Students in Social Science and Experimental science) in Sanandaj Middle Schoolsتأثیر انتظارات معلمان بر نحوه ارزشیابی دروس علوم اجتماعی و تجربی دانشآموزان دوره راهنمایی77902202FAنعمتالهعزیزیسیدمحمدهیبتاللهیJournal Article20200926In order to examine the teacher's expectation influence on the quality of their assessment of students -both boys and girls- we applied an experimental method of Post-test with a control group in the student's Social and experimental Sciences courses including the following three factors: Expectation making situations, Teacher's sex, and studen's sex. This research project has been implemented as a factors. 120 teachers in this research were asked to assess 80 exam sheets of students in 12 experimental situations by which research hypotheses and its key questions had been analysed. The research findings are supporting teacher's expectation effect in general, but regarding cross-relations of teacher's sex and student's sex there were no meaningful relationship in the teacher's assessment quality of those manipulated situations of expectations such as Positive and negative expectations and without expectation's effect.به منظور بررسی اثر انتظارات معلمان دوره راهنمایی شهرستان سنندج بر نحوه ارزشیابی از دروس علوم اجتماعی و تجربی دانشآموزان دختر و پسر، طرح آزمایشی پسآزمون با گروه گواه با سه عامل (موقعیتهای ایجاد انتظار، جنسیت معلمان و جنسیت دانشآموزان) به صورت یک طرح 2*2*3 به مورد اجرا گذاشته شد. در این پژوهش از 120 معلم زن و مرد مدارس دوره راهنمایی در درسهای علوم تجربی و علوم اجتماعی جهت نمرهگذاری 80 برگه امتحانی دانشآموزان دختر و پسر در 12 موقعیت آزمایشی برای آزمون فرضیههای تحقیق و پاسخگویی به سؤالات پژوهشی استفاده شد. یافتهها از تأثیر کلی اثر انتظار معلمان حمایت میکرد، اما در مورد تعامل جنسیت معلمان با جنسیت دانشآموزان، انتظارات ایجاد شده در موقعیتهای سه گانه آزمایشی (انتظارات مثبت، انتظارات منفی، بدون اثر انتظار) تغییر معناداری در نحوهی ارزشیابی معلمان از دانشآموزان به وجود نیاورد.دانشگاه شاهدپژوهشهای آموزش و یادگیری2345-21964120060823Introducing an Objective Method for Prediction of Faculty Members Needed for the Active Universityمعرفی یک روش عینی برای پیشبینی اعضای هیأت علمی92992203FAنعمتاللهموسیپورJournal Article20200926Manpower predictive methods have been divided into “subjective” and “objective” methods. Evidences indicate that the “objective methods” are more trustworthy. One can act in two different ways in the form of “objective methods”, to predict the faculty members needed for the active universities: first the procedure based on the ratio of university instructors to students second the procedure based on the required working hours. It appears that the procedure based on the required working hours, on one hand, considers most of the effective variables which have impact on the approximation of estimation, and on the other hand, it is practicable with those data which are considered as the accessible data that are prepared in universities as usual.
Therefore, this procedure presents an easy and practical framework for the estimation of the faculty members needed for universities, and can be applied in other levels that is, it can be applied in the levels of faculties, educational groups and fields, and then one can predict the required faculty members.روشهای پیشبینی نیروی انسانی به «ذهنی» و «عینی» تقسیم شدهاند و شواهد حاکی از آن است که روشهای عینی از قابلیت اعتماد بیشتر برخوردارند. برای پیشبینی اعضای هیأت علمیِ موردنیاز در دانشگاههای فعال، در قالب روشهای عینی میتوان به دو طریق عمل کرد: 1) شیوه مبتنی بر نسبت استاد به دانشجو، 2) شیوه مبتنی بر ساعات خدمت موظف. به نظر میرسد شیوه مبتنی بر ساعات خدمت موظف از سویی بیشتر متغیرهای اثرگذار بر تقریب برآورد را در نظر میگیرد و از سوی دیگر با دادههایی قابل انجام است که همه آنها جزء دادههای در دسترس محسوب و به طور معمول در دانشگاهها تهیه میشوند. بر این اساس، چارچوبی سهل و عملی برای برآورد اعضای هیأت علمی موردنیاز دانشگاهها ارائه میکند که قابلیت بهکارگیری در سطوح دیگر را نیز دارد؛ یعنی میتوان آن را در سطح دانشکده، گروه آموزشی و رشته تحصیلی به کار گرفت و به پیشبینی عضو هیأت علمی موردنیاز اقدام کرد.